وبلاگ

آیا نویسندگان ایرانی می‌توانند با نوشتن امرار معاش کنند؟

در بررسی امکان اینکه نویسندگان ایرانی بتوانند از راه نویسندگی امرار معاش کنند، در گفت‌وگو با جمعی از نویسندگان کشورمان، برخی امکان امرار معاش از راه نوشتن را در صورت فراهم شدن شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، امکان‌پذیر عنوان کردند و برخی آن را آرمانی محقق‌نشدنی دانستند که فقط تعداد کمی از نویسندگان ایرانی توانسته‌اند آن را محقق کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا اخیراً در پرونده‌ای با عنوان «نویسندگی به عنوان شغل» در گفت‌وگو با تعدادی از نویسندگان کشورمان به بررسی امکان امرار معاش از راه نویسندگی پرداختیم و این پرسش را با چند نویسنده در میان گذاشتیم که آیا در ایران می‌توان نویسنده‌ای حرفه‌ای و تمام‌وقت بود و تنها از راه داستان‌نویسی امرار معاش کرد؟ در این گزارش به جمع‌بندی نظر و بحث‌های مطرح‌شده در این باره می‌پردازیم تا ببینیم در مجموع، نظر داستان‌نویسان مختلف ایرانی در این باره چیست و آیا به امکان‌پذیری امرار معاش از راه نویسندگی در ایران باور دارند یا نه و امکان نوشتن به صورت تمام‌وقت را منوط به چه شرایطی می‌دانند؟

تعریف نویسنده حرفه‌ای

ابتدا شاید بد نباشد که به این موضوع بپردازیم که نویسنده حرفه‌ای کیست و آیا هرکس را که با نوشتن امرار معاش می‌کند می‌توان نویسنده حرفه‌ای دانست؟ آذردخت بهرامی در تعریف نویسنده حرفه‌ای می‌گوید: نویسنده‌ای حرفه‌ای است که بر نوشتن و ابزار آن مسلط باشد و انواع ژانرهای نگارش و سبک‌های ادبی را بشناسد و با امر تحقیق و تفحص آشنا باشد و در احساسات و افکار انسانی دقت نظر داشته باشد و در صورت لزوم جزئی‌نگری موشکافانه داشته باشد و قادر باشد بارها و بارها بنویسد و پاک کند که البته در گذشته پاره می‌کردند و دوباره و دوباره بنویسد و سمباده بزند و ویرایش کند و باز هم بازنویسی کند و به سه چهار نفر ارائه کند و باز هم بنویسد و پاک کند و آن قدر این کارش را ادامه دهد تا بلکه در نهایت بتواند در ارتقای ادبیات کشورش مؤثر باشد. نویسنده حرفه‌ای باید بر زبان و تعابیر ادبی زبان کشورش مسلط باشد و دایره شناخت واژگانش وسیع باشد. باید با انواع سبک‌های ادبی و شعر و داستان کوتاه و رمان و نمایشنامه آشنا باشد. باید بتواند در مورد تمام موضوعاتی که دارد می‌نویسد تحقیق و تفحص کند و نیز قادر به تحلیل و ارزیابی باشد و بله، ارتقای ادبیات بسیار مدیون حرفه‌ای بودن نویسندگان است.

اما بهناز علی‌پور گسکری به دو تعریف از نویسنده حرفه‌ای اشاره می‌کند و در این باره توضیح می‌دهد: اساساً نویسنده (داستان‌نویس) حرفه‌ای دو مفهوم دارد؛ مفهوم اول و شایعش که در ذهن بسیاری از افراد وجود دارد این است که نویسنده به امر نوشتن به شکل یک کار مکانیکی نگاه می‌کند؛ کار سفارشی می‌پذیرد، می‌نویسد و از این راه کسب درآمد می‌کند و از هر موضوع دم دستی هم استقبال می‌کند. از این منظر حرفه‌ای بودن در ذهن مردم ما مفهومی منفی دارد؛ اما در معنای دوم، نویسنده حرفه‌ای نویسنده واقعی است؛ ابزارش کلمه است و زبان و کلمه برایش امری مقدس به شمار می‌رود و آن را برای هر امر سفارشی با محدودیت‌های زمانی به کار نمی‌گیرد و با هیچ مبلغی معاوضه نمی‌کند.

علی‌پور اما معتقد است که اگر حرفه‌ای نوشتن در معنای دوم آن، شغل به حساب نیاید، نمی‌تواند محقق شود. وی تاکید دارد که فعالیت حرفه‌ای نویسندگان در همه کشورها با شرایط اقتصادی و فرهنگی آنها ارتباط دارد.

امرار معاش با نوشتن؛ ممکن یا محال؟

حال با این پرسش مواجه می‌شویم که آیا در ایران می‌شود در هر دو معنای پیش‌گفته، حرفه‌ای بود؟ یعنی هم نوشتن را جدی گرفت و هم با آن امرار معاش کرد؟ بهناز علی‌پور گسکری، این را در ایران، آرمانی فعلاً دور از دسترس می‌داند و می‌گوید: در کشورهایی با شرایط کشور ما، نویسندگی نه یک شغل بلکه نوعی سرگرمی و تفنن تلقی می‌شود اما در جوامع پیشرفته شغلی معتبر و قابل احترام است با همه مزایایی که مشاغل دیگر دارند.

به‌اعتقاد این نویسنده و منتقد ادبی، این امر می‌تواند در کشور ما هم محقق شود ولی هنوز تا رسیدن به آن آرمان خیلی فاصله داریم.

در این باره که امرار معاش از راه نویسندگی یک آرمان است و تا تحقق آن فاصله زیادی هست، محمد حسینی هم با بهناز علی‌پور گسکری هم‌نظر است. حسینی اعتقاد دارد اساساً اینکه نویسنده‌ای ایرانی از طریق نوشتن امرار معاش کند یک آرمان است و اغلب، آرمان‌ها محقق نمی‌شوند.

محمد حسینی در بیان دلیل اینکه بسیاری از نویسندگان و همچنین مترجمان نمی‌توانند از راه نوشتن امرار معاش کنند، می‌گوید: امروز اگر بسیاری از نویسندگان و مترجمان نمی‌توانند از طریق نوشتن، روزگار سپری کنند به دلیل عدم تمرکزشان بر نوشتن و فاصله داشتن از سلیقه عمومی است. از سوی دیگر باید توجه داشت شرایط اقتصادی جامعه خوب نیست و امرار معاش برای کارمندان و کارگران نیز بسیار دشوار شده است و نویسندگان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

در این باره منیرالدین بیروتی هم نظری مشابه علی‌پور و حسینی دارد و تاکید می‌کند: امروزه حرفه‌ای نوشتن در ایران، شبیه رویایی دست‌نیافتنی شده است؛ آن قدر نویسندگان، درگیر مشکلات اقتصادی شده‌اند که اگر تنها بخواهند نویسنده حرفه‌ای باشند و فقط کار نویسندگی را دنبال کنند کمیتشان لنگ می‌زند. تعدادی نویسنده را سراغ دارم که کار اصلی آنها نوشتن است ولی برای امرار معاش ناچارند ویراستاری و آموزش داستان‌نویسی هم انجام دهند. در غیر این صورت اگر نویسنده‌ای تنها دغدغه فرهنگ و ادبیات داشته باشد و اهل پذیرش اثر سفارشی نباشد امرار معاش و گذران زندگی برایش به منزله ریاضت‌کشیدن و در نهایت، جنون است.

آذردرخت بهرامی نیز شرایطی را برای اینکه بتوان در ایران نویسنده حرفه‌ای بود برمی‌شمارد که عملاً با محال بودن چنین چیزی فرقی ندارد. او می‌گوید: احتمالاً داریم تک و توک نویسندگانی که ارثیه‌ای بهشان رسیده و خانه و تیر و تخته و چهارچرخه‌ای دارند و پولی هم در حساب‌شان است و نشسته‌اند به نوشتن؛ و بله، سالی یا دو سه سال یک بار اندک واریزی ناشر محترم‌شان را قاطی خرج و مخارج خانه می‌کنند و از این بابت بسیار خشنودند. البته اگر به این کار بتوان «امرار معاش» گفت! در ایران امکان نویسنده حرفه‌ای بودن وجود دارد به شرطی که تا آخر عمرت به یک لقمه نان و پنیر رضایت بدهی و دلت هوای هیچ سفری نکند و یا اصلاً اهل سیر و سفر نباشی و کنج خانه را ترجیح بدهی و در یک خانه کلنگی ارثیه پدری زندگی کنی و اهل و عیال و بچه هم نداشته باشی. یا اینکه از قبل سرمایه خانوادگی داشته باشی و از صبح تا شب با خیال راحت بنشینی به نوشتن و نوشتن و نوشتن و پاک کردن و نوشتن و نوشتن و باز هم نوشتن.

شهره احدیت نیز امرار معاش از راه نوشتن را در ایران، ناممکن می‌داند. به‌اعتقاد او وضعیت نشر و شیوه پرداخت حق‌التألیف از سوی ناشران، عامل اصلی این معضل است. وی می‌گوید: خود من نویسنده چهار رمان و چند مجموعه داستان هستم ولی می‌توانم ادعا کنم که تقریباً مبلغی که بتوانم آن را برای برطرف کردن نیازی در زندگی خرج کنم بابت نوشتن کسب نکرده‌ام.

احدیت درباره شیوه پرداخت حق‌التالیف نویسندگان از جانب ناشران می‌گوید: ناشران مبلغ پرداختی به نویسنده را در چندین نوبت و با فاصله‌های زمانی طولانی پرداخت می‌کنند و اغلب فراموش‌کارند. برای نویسنده‌ای چون من که برای کتاب، به عنوان یک محصول فرهنگی، ارزش قائل هستم و دوست ندارم آن را مانند یک کالا به ناشران عرضه کنم کار سخت‌تر است نسبت به برخی نویسندگان که خود به سراغ ناشران می‌روند.

آیا امرار معاش از راه نوشتن، فقط در ایران غیرممکن است؟

در تقابل با این نظر که امرار معاش از راه نوشتن، معضلی مخصوص ایران است، محمد حسینی ما را به این نکته توجه می‌دهد که در کشورهای مختلف دنیا هم تعداد نویسندگانی که از طریق نوشتن امرار معاش می‌کنند کم است ولی چون این تعداد معدود به شهرت رسیده‌اند ما تنها نام برندگان را می‌شنویم و نام کسانی که در این عرصه بازنده هستند شنیده نمی‌شود. حسینی می‌گوید: در پشت سر اسم‌هایی چون مارکز و همینگوی، لشکر انبوه شکست‌خورده‌ها قرار دارند و می‌توان گفت اگر کسی در عالم نویسندگی دارای توانمندی زیادی باشد و به شهرت برسد می‌تواند عایدی خوبی نیز برای تأمین یک زندگی مرفه داشته باشد. وی اما معتقد است این برای هر نویسنده‌ای میسر نمی‌شود چون همه هری پاتر نویس نیستند.

نویسندگانی که در ایران با نوشتن امرار معاش می‌کنند

اما شاید این پرسش پیش بیاید که آیا در ایران واقعاً هیچ نویسنده‌ای نیست که از راه نوشتن امرار معاش کند؟ محمد حسینی می‌گوید که چنین نیست و در ایران هم نویسندگانی هستند که توانسته‌اند از راه نوشتن امرار معاش کنند. او می‌گوید: امروزه در میان نویسندگان ایرانی، چهره‌های موفقی مثل محمود دولت‌آبادی و هوشنگ مرادی کرمانی داریم که توانسته‌اند نویسنده حرفه‌ای باشند.

در این باره حمیدرضا نجفی هم، با تأکید بر اینکه تنها تعدادی معدود از نویسندگان امروز ایران فقط با نوشتن امرار معاش می‌کنند، از محمود دولت‌آبادی و احمد پوری به‌عنوان نمونه‌هایی نام می‌برد که در ایران می‌توان آن‌ها را نویسنده حرفه‌ای دانست چون تنها ممر درآمدشان نوشتن است.

نبودِ امکان امرار معاش از راه نوشتن و آسیب آن برای داستان‌نویسی

اینکه نویسندگان نتوانند از راه نوشتن امرار معاش کنند، آیا آسیبی به ادبیات و کار داستان‌نویسی و کیفیت کار نویسندگان می‌زند؟ شهره احدیت با بیان اینکه دغدغه معاش داشتن، خلاقیت را از نویسندگان ایرانی گرفته است، می‌گوید: در ایران نگاه حرفه‌ای به نویسندگی وجود ندارد؛ این امر سبب شده نویسندگان اغلب شغل دیگری برای امرار معاش داشته باشند و کمتر برای نوشتن وقت صرف کنند. وقتی نویسنده‌ای ناچار است هشت ساعت از شبانه‌روز را در محل کار باشد ذهنی خسته و مشوش دارد و نمی‌تواند از تمام ظرفیت ادبی و خلاقیت خود استفاده کند.

وی با تاکید بر اینکه دغدغه نان که بیاید خلاقیت ادبی نمی‌ماند، می‌گوید: نویسندگان ایرانی دفتر کار و محیطی دنج و آرام که ساعت‌هایی از روز را به نوشتن و پرواز خیال اختصاص دهند، ندارند و بارها دچار گسست ذهنی می‌شوند. خود من در حین نوشتن بارها ناچار می‌شوم به امور منزل نیز بپردازم و از فضای داستان خارج شوم که همین گسست باعث انقطاع ذهنی می‌شود.

آسیب‌های حرفه‌ای و سفارشی نوشتن

اما به اعتقاد منیرالدین بیروتی، حرفه‌ای نوشتن در این معنا که نویسنده از راه نوشتن امرار معاش کند، می‌تواند آسیب‌هایی هم به ادبیات بزند. از دید این نویسنده نوشتن به‌صورت تمام‌وقت، زمانی می‌تواند به سود ادبیات باشد که با دانش ادبی همراه باشد. وی می‌گوید: حتی اگر یک نویسنده حرفه‌ای باشد و تمام‌وقت بنویسد اما دانش ادبی کافی نداشته باشد، نه تنها سودی برای فرهنگ و ادبیات ندارد بلکه بازار کتاب را مبتذل می‌کند و سطح سلیقه جامعه را نیز پایین می‌آورد. متأسفانه افراد زیادی پیدا شده‌اند که دغدغه ادبیات و دانش و نبوغ کافی را ندارند و تنها برای معروف شدن و کسب نام، کتاب می‌نویسند.

یکی از مسائل دیگری که در رابطه با امرار معاش از راه نوشتن مطرح است، این است که سفارشی‌نویسی ممکن است باعث شود که نویسنده به صورت مکانیکی و بدون خلاقیت و فقط برای برآورده کردن خواست سفارش‌دهنده دست به قلم ببرد. حمیدرضا نجفی که به گفته خود تجربه خوبی در سفارشی‌نوشتن داشته و رمان «ننه یخی، پسر و تابستان» را به پیشنهاد و سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نوشته و آن را تجربه‌ای موفق می‌داند، درباره دلیل موفقیت این کار توضیح داده است: چون سفارش اثر بدون چارچوب محدودکننده بود، موفقیت‌آمیز بود و این کتاب در فهرست کلاغ سفید کتابخانه فرانکفورت قرار گرفت.

نجفی همچنین در پاسخ به این پرسش که در ایران چقدر امکان نویسندگی حرفه‌ای و تأمین معاش از راه نویسندگی وجود دارد، می‌گوید: اکنون شرایط جامعه به گونه‌ای است که نویسندگان اگر کار سفارشی که نمی‌توان خلاقیت چندانی در آن داشت، انجام ندهند، نمی‌توانند تنها از طریق داستان‌نویسی امرار معاش کنند و نویسنده حرفه‌ای باشند.

در مجموع، از صحبت‌های این شش نویسنده چنین برمی‌آید که امرار معاش از راه نوشتن و روی درآمد نویسندگی حساب کردن، در ایران تقریباً غیرممکن است و چون از راه نویسندگی درآمد چشمگیری نمی‌توان به دست آورد و سفارشی‌نویسی را هم همیشه نمی‌توان نویسندگی در معنای خلاقانه‌اش در نظر گرفت، شرایط اقتصادی و اجتماعی کشورمان نویسندگان را به جانب مشاغلی دیگر می‌کشاند.

نویسندگان طرف گفت‌وگو با ایبنا راهکار دستیابی به آرمان امرار معاش از راه نوشتن را بهبود شرایط اقتصادی، حمایت جدی‌تر نهادهای مسئول از فعالیت‌های حرفه‌ای و سیاست‌گذاری برای بالابردن ارزش هنری آثار نویسندگان و افزایش سطح سلیقه عمومی دانسته‌اند. به گفته حمیدرضا نجفی «نیکوست ردیفی از بودجه وزارت فرهنگ به حمایت از نویسندگان ایده‌پرداز که باید مدت طولانی را صرف نگارش یک رمان ارزشمند کنند اختصاص یابد.»

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش