بصیرت :هویت شناسی
کتابی به زبان فارسی با عنوان «هویتشناسی بصیرت نهایی» است. این کتاب، متنی دینی و ایدئولوژیک است که مفهوم «بصیرت» را از منظر اسلامی بررسی میکند و به آیات قرآن، احادیث (سخنان پیامبر و امامان) و وقایع تاریخی از اوایل تاریخ اسلام استناد میکند.
خلاصه محتوا:
این کتاب به گونهای ساختار یافته است که اهمیت بصیرت را در زندگی یک مسلمان، به ویژه در عبور از چالشهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک، تعریف، تحلیل و تأکید کند. در اینجا بخشها و مضامین کلیدی مطرح شده آمده است:
مقدمه (پیش گفتار): نویسنده بیان میکند که انگیزه نگارش این کتاب از تأکید رهبر معظم انقلاب بر «بصیرت» ناشی شده است. مشکل اصلی جامعه اسلامی، فقدان بصیرت در حوزههای سیاسی و اجتماعی است، دغدغهای که به امام علی (ع) برمیگردد.
واژهشناسی (واژهشناسی):
معنای لغوی (معنای لغوی): «بصیرت» از ریشه «بصر» گرفته شده است. این واژه معانیای مانند خرد، هوش، آگاهی، بینش درونی، برهان و درک عمیق را در بر میگیرد. این «چشم دل» یا «چشم عقل» است که حقایق و واقعیتها را درک میکند، برخلاف چشم فیزیکی که فقط ظواهر را میبیند.
معنای فنی (معنای لغوی): در این زمینه، منظور از بینایی، بینایی فیزیکی نیست، بلکه بینش عمیقی نسبت به حقیقت و واقعیت است. این درک عمیق از حقیقت (حق) است که در رفتار صحیح فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تجلی مییابد. این امر فرد را قادر میسازد تا حقیقت را از باطل، به ویژه در دوران فتنه، تشخیص دهد.
اهمیت بصیرت: بصیرت برای عبور از موقعیتهایی که حق و باطل در هم آمیختهاند، بسیار مهم است. دشمنان اسلام از فریب برای گیج کردن مردم استفاده میکنند. بنابراین اهمیت بصیرت در عبور موفقیتآمیز از آزمونها و فتنهها آشکارتر است. از مثالهای تاریخی برای نشان دادن چگونگی گمراهی جوامع به دلیل فقدان بصیرت استفاده میشود.
هدف بصیرت: هدف نهایی پرورش بصیرت، شناخت و تشخیص حقیقت است که منجر به تحقق تمدن و فرهنگ اسلامی میشود. این امر زمینه را برای استقرار عدالت الهی و جهانی (حکومت عدل الهی) و در نهایت، قرب الهی انسان فراهم میکند.
مؤلفههای بصیرت: این کتاب چهار مؤلفه اساسی را که بینش واقعی را تشکیل میدهند، مشخص میکند:
1. شناخت صحیح و عمیق: این عنصر اساسی است. این شامل دانش عمیق و یقینی از اصول دین، به ویژه شناخت خدا (خداشناسی) است. این دانش باید مبتنی بر برهان و استدلال باشد. در مواردی که نمیتوان در آن متخصص شد، باید به متخصصان دین و متعهد مراجعه کرد.
2. ایمان و باور قلبی: بصیرت فقط دانش فکری نیست؛ بلکه نیازمند ایمان و باور صادقانهای است که منجر به تسلیم در برابر حقیقت میشود. نمونههای تاریخی از افرادی وجود دارد که دانش داشتند اما فاقد این تعهد قلبی بودند و این امر آنها را به گمراهی کشاند.
۳. کنترل تمایلات منفی (مهارتهای منفی): فرد دارای بصیرت باید امیال پست، احساسات منفی و وسوسههای شیطانی خود را کنترل کند. این امر مستلزم آن است که عقل را بر تمایلات خود حاکم کند و اجازه ندهد که احساسات، تعصبات یا پیشداوریهای نکوهیده (مانند قبیلهگرایی یا حزبگرایی بیش از حد) بر قضاوت او سایه افکند.
۴. تشخیص مصداق حق (تشخیص مصداق حق): این عملیترین مؤلفه است. این توانایی تشخیص صحیح تجلی حقیقت در وقایع، جنبشها و افراد دنیای واقعی، به ویژه در دوران گیجکننده و مصیبتها است. بسیاری از مردم، از جمله نخبگان، در این مرحله شکست میخورند.
ریشههای عدم تشخیص مصداق حقیقت (خاستگاههای عدم تشخیص مصداق حق): این کتاب شش دلیل اصلی را که چرا مردم در عمل نمیتوانند حقیقت را به درستی تشخیص دهند، فهرست میکند:
1. مبهمسازی/فریب (اشتباهسازی): زمانی که باطل از طریق تبلیغات و فریب، به حقیقت تشبیه میشود.
2. شخصیتپرستی (شخصیتگرایی): پیروی کورکورانه از افراد به دلیل جایگاه یا شایستگیهای گذشتهشان، به جای پیروی از خود حقیقت. شعار این است: «حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت»، نه برعکس.
3. فضای آلوده (فضای آلوده): زمانی که محیط اجتماعی و اطلاعاتی توسط شایعات، تهمتها و روایتهای دروغین مسموم شده و دیدن واضح را دشوار میکند.
4. تأثیرپذیری از نزدیکان (تأثیرپذیری از نزدیکان): تحت تأثیر منفی خانواده و دوستان قرار گرفتن که ممکن است فرد را از مسیر درست منحرف کنند، حتی اگر ناخواسته باشد.
۵. تحت تأثیر جو غالب قرار گرفتن (جوپوشی): از دست دادن قضاوت مستقل با گرفتار شدن در موج احساسی یا اجتماعی غالب یک موقعیت. فرد با بصیرت، رویدادها را از دیدگاهی مستقل و جامع مشاهده میکند، نه از درون طوفان.
۶. فاصله گرفتن از واقعیتهای اجتماعی: این مشکل خاص نخبگانی است که از واقعیتهای اجتماعی منزوی میشوند.
- مشخصات محصول
- نظرات























هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر